برای اینکه زمانم را حداقل از دست ندهم اقدامات مربوط به تحصیل در خارج و تحصیل در داخل را موازی پیش می برم. آزمون زبان انگلیسی، آزمون انگلیسیِ مربوط به رشته ام، جستجوی دانشگاه های خارجی، پر کردن رزومه و. از طرفی و خواندن کتاب های قطور و حفظ اسم هایی که علم» نیستند برای کنکور داخل هم از طرف دیگر ذهنم را کلی به خودش درگیر کرده است.

چقدر کار نکرده دارم که باید در عرض یک سال انجام دهم و چقدر تصمیم نگرفته و تردید پا بر جای و دوراهی های سخت در پیش دارم. همه هم و غمشان به این است که بگویند دانشجو می رود آنور با زرق و برق های مادی از جنس پول و مال و دارایی می ماند. نه، باور کنید این نیست، دانشجو می رود و میخواند و انتظار دارد خوانده اش را جایی به کار ببندد. اینهایی که بر نمیگردند اکثرا همین دلیل است که آن جا نگهشان داشته است. کسی حس مفید بودن را در آن ها نمی کشد. از طرفی هم بعد از 4 سال درس خواندن در دانشگاهی که هر روزت را با جستجو و مقاله و دانش و . سپری میکنی وقتی تمام شدی و خواستی بروی مرحله بعد باید دقیقا برگردی به همان دوران دبیرستان و دقیقا مشابه همان در کنکوری دیگر ارزیابی شوی. 

قرار است وارد تحصیلات تکمیلی شوی ولی کسی از تو نخواهد پرسید چقدر بلدی مقاله بخوانی، بنویسی، جستجو کنی، پاسخ بیابی، سوال طرح کنی، از تو خواهند پرسید نام آخرین ماده ای که در مسیر فلان تولید میشود، دقت کنید فقط نامش، اولئیک اسید است یا استئاریک اسید. 

کم نمیبینم آنهایی را که در به در دنبال بهانه های ماندنند و کم نمیبینم مسئولانی را که در به در در صدد از بین بردن چنین بهانه هایی.

کسی میداند GRE biology چه مزه ای دارد و از کجا باید شروع کرد به خواندنش؟


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها