به نظرم اولین بار که واژه دغدغه متولد شد طی یک واقعه کاملا با منطقی و حساب شده بوده! چون داشتن دو پنجمِ کل حرف غ» در یک کلمه که دو حرف اولش با دو حرف دومش یکسان است کاملا حس غیـــــــــــن را همانطور غلیظ و متلاطم به انسان می دهد. 

این روزها ترکیب تب و تاب و بی قراری و بی تابیِ حاصل از تصمیم کبرایم با تلاطم و آشفتگی حاصل از دغدغه انتخاب حوزه ای» مناسب از بیوتکنولوژی برای آینده و کار و فراگیری دانش و دانش و دانش شلم شوربایی برایم به ارمغان آورده است که بیا و ببین. و حوزه با رشته متفاوت است؛ که رشته پکیجی آماده از مهارت ها و گزاره های فراگرفتنی است برای درک قسمتی از یک حوزه» و حوزه، مجموعه ای از گزاره های دانسته و ندانسته است که قرار است همانطور گسترش یابد و گسترش یابد تا سر انجام برسد به تعداد بسیاری از این همانی» های جذاب و شگفت انگیز. که اگر بخواهم آسان و ساده بیان کنم، رشته» رسم دایره ای منظم است وسط گزاره ها و تعریف آن با اسمی مرتبط و حوزه جوهری است مسری که هر لحظه به جوهرهای دیگر می پیوندد.

دغدغه ام ناشی از همین تفاوت است. میخواهم ده سال بعد به نقطه ای که باید برسم و نمی دانم مسیری که باید به آن نقطه برسد از رشته های هم اسمش می گذرد یا نه. رسیدن به دانش درخوری از زیست شناسی سامانه ای» آیا مستم تحصیل رشته های هم اسم این حوزه در مقطع کارشناسی ارشد است و دکتری یا بهتر است کارشناسی ارشد حائلی باشد تخصصی تر از بیوتکنولوژی عمومی (آنچه الان در حال تحصیلم) و عمومی تر از زیست شناسی سامانه ای. مثلا کارشناسی ارشد بیوتکنولوژی مولکولی. 

دغدغه دیگری که این روزها دارم از جنس وسواس در جمع آوری آذوقه است. نقطه ای که 10 سال بعد میخواهم بایستم مستم آذوقه ای دانسته ها و دیده هاست. چه مهارت هایی باید برای آن نقطه جمع کنم. قطعا همین هایی که قرار است در قالب رشته» برایم ارائه داده شوند کافی نیستند. پس چه چیزی کافی است؟ دانشی عمیق از ریاضیات؟ تفکر الگوریتمی؟ زیست شناسی؟

مسئله دیگر، 

مبنای تقسیم بندی در رشته های مختلف بیوتکنولوژی متفاوت است. مثلا بیوتکنولوژی کشاورزی بر اساس کاربرد نامگذاری شده در حالی که نانوبیوتکنولوژی بر اساس مقیاس عمل و اثر تقسیم بندی شده. به نظرتان انتخاب رشته ای که مبنای تقسیمش نگاه باشد برای چندکارگی مفید است یا رشته ای که بر اساس کاربرد تقسیم شده است. یک بیوتکنولوژیست مولکولی می تواند هم در کشاورزی کار کند هم در پزشکی. این چند کارگی مزیت است یا عیب؟

و شاید واپسین سوال، اولویت است. اولویت کشور در اولویت است یا من؟ پرداختن به اولویت کشور در حالی که اولویتم نباشد آیا می تواند در حد آزادسازی همه ظرفیتم پیش برود؟ یک انتخاب بی علاقه (کم علاقه) وطن دوستانه بهتر است یا یک انتخاب علاقمندانه ی کمتر وطن دوستانه؟ اصل سوال اصلا درست است؟ اصلا اولویت کشور از چه جنس است؟ از جنس اشتغال یا اقتصاد؟ هر چه پولدار تر باشیم شاد تریم یا هر چه شادتر باشیم ثروتمندتریم؟ 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها